صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

داستان


زنــــــــــــــــــدگی،،سرگذشت درگذشت آرزوهـــــــــاست....
by : x-themes

دیشب با دوستم رفته بودم رستوران !!!

روبروی میز ما یه دختر و پسر نشسته بودن، قشنگ معلوم بود که پسره عاشق دخترس...

دختره شرع کرد به آمار دادن، من اولش نیگا نکردم ولی بعد با نگاه با هم بازی میکردیم !!!

خلاصه یه کاغذ برداشتم و بهش نشون دادم، اونم قبول کرد...

پسره تا رفت حساب کنه، کاغذ رو دادم به دختره ...

براش نوشته بودم :

خیلی پستی


†ɢα'§ : داستان عاشقی,
جمعه 8 شهريور 1392 10:18 |- exe -|

ϰ-†нêmê§